سروشسروش، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 12 روز سن داره

سروش کوچولوی دوست داشتنی

بهار می آید...

1392/12/23 21:48
نویسنده : عمه زهرا
499 بازدید
اشتراک گذاری

باز کن پنجره ها را، که نسیم

روز میلاد اقاقی ها را

جشن می گیرد

و بهار

روی هر شاخه، کنار هر برگ

شمع روشن کرده است.

*

همه ی چلچله ها برگشتند

و طراوت را فریاد زدند

کوچه یکپارچه آواز شده است

و درخت گیلاس

هدیه ی جشن اقاقی ها را

گل به دامن کرده است.

*

باز کن پنجره ها را ای دوست

هیچ یادت هست

که زمین را عطشی وحشی سوخت؟

برگ ها پژمردند؟

تشنگی با جگر خاک چه کرد؟

*

هیچ یادت هست؟

توی تاریکی شب های بلند

سیلی سرما با تاک چه کرد؟

با سر و سینه ی گل های سپید

نیمه شب باد غضبناک چه کرد؟

هیچ یادت هست؟

*

حالیا معجزه ی باران را باور کن

و سخاوت را در چشم چمنزار ببین

و محبت را در روح نسیم

که در این کوچه ی تنگ

با همین دست تهی

روز میلاد اقاقی ها را

جشن می گیرد.

*

خاک، جان یافته است

تو چرا سنگ شدی؟

تو چرا اینهمه دلتنگ شدی؟

باز کن پنجره ها را

و بهاران را

باور کن.

(فریدون مشیری)

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان شازده پاشا
24 اسفند 92 11:51
به به چه بوی بهاری میاداینجا
مامان بردیا
24 اسفند 92 20:27
سال نو مبارک به امید خدا کنار سروش کوپولوی ناز سال پربرکت و خوبی داشته باشید
عمه زهرا
پاسخ
خیلی ممنون. امیدوارم برای شما هم سال خوبی باشه
مامان کیانا و صدرا
25 اسفند 92 16:54
سرسبزترین بهار تقدیم تو باد....
عمه زهرا
پاسخ
بهار بر شمام مبارک باشه عزیزم
farideh
28 اسفند 92 15:05
سال نو مبارککککککک عمه جونییییییییی
عمه زهرا
پاسخ
سال نو شمام مبارک فریده جون
لیلا مامان پرنیا
28 اسفند 92 17:34
دنیا را برایتان شاد شاد و شادی را برایتان دنیا دنیا آرزو مندم هر روزتان نوروز . . . سال نو مبارک
عمه زهرا
پاسخ
سال نو شما هم مبارک عزیزم
ابراهیم
6 فروردین 93 15:55
سلام ممنون سر زدید