سروشسروش، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره

سروش کوچولوی دوست داشتنی

پاییز

من عاشق فصل پاییز هستم.هرچند با شروع این فصل دانشگاهم شروع شده و کمتر وقت آزاد دارم.پاییز بوی زندگی میده،حضور و همهمه ی بچه ها موقع تعطیل شدن مدرسه،به خیابونهای شهر جون میده. همیشه این موقع سال دچار نوستالژی عجیبی میشم.خدایا برای همه ی بچه ها امکان تحصیل رو فراهم کن تا کسی از این لذت بی پایان بی بهره نمونه... اما از اوایل این فصل سروش جون خیلی ناآروم شده.همش با ما دعوا می کنه هی سرمون جیغ می کشه، اینجوری .البته عزیز دلم بد اخلاقش هم خوردنیه،عاشقشم مثلا می خواد چنگال بگیره خودش خربزه بخوره،مارو هم دعوا میکنه که ازش نگیریم یا تو پارک میخواد خودش تنها چرخ سواری کنه،به ما میگه عقب وایسید! میخ...
15 مهر 1392

مسافرت تابستونی سروش

چون عزیز دلمون عاشق آب بازیه همیشه سعی می کنیم جاهایی بریم که آب باشه تا تو حسابی بازی کنی البته تو بجز آب بازی میوه خوردن رو هم خیلی دوست داری و عادت داری میوه مامانت رو هم از دستش بگیری گشتن تو جنگل و بالا رفتن از درخت رو هم دوست داری... ولی انگار از این حیوون نجیب زیاد خوشت نیومده بود،شایدهم می ترسیدی،به هر حال دست صاحبش درد نکنه که اجازه داد با حیوونش عکس بگیریم. ...
7 مهر 1392

سفر

سروش جون از روز اول که به دنیا اومد خیلی بچه ی خوبی بود،واسه همین هم وقتیکه فقط سه ماهه بود همگی با هم رفتیم سفر.سروش تو سفر هم بچه ی خوبی بود.     ...
7 مهر 1392

کاشان

سروش کوچولو اردیبهشت 92 رفته بود کاشان که،از آبشار خیلی خوشش اومده بود.ما هم نشوندیمش کنار آبشار.     ...
7 مهر 1392

تولد علیزضا

چند روز پیش تولد علیرضا جون،نوه بزرگ خانواده بود.به همین مناسبت دور هم جمع شدیم و یه جشن کوچیک گرفتیم. خیلی خوش گذشت،الهی خاله فدات بشه علیرضا جون،ایشالا صدسال زنده باشی ...
7 مهر 1392

تجدید خاطره

امروز داشتم عکسهای دنیا اومدنت رو مرور میکردم،کلی دلم تنگ شد واسه اون روزا.یادش بخیر چقدر کوچولو بودی.آقاجون واسه دنیا اومدنت یه جشن بزرگ گرفت و همه فامیل رو دعوت کرد.یه دستبند خوشگل هم بهت کادو داد.چون بابات یکی یه دونه بود،همه فامیل واست سنگ تموم گذاشتن،واقعا دستشون درد نکنه. سروش و عرفان جون آرین کوچولو نوه عموی بابایی تو جشن سروش ...
5 مهر 1392